وقتی اقتصاد ضربه میخورد و انسانهای جامعه از نظر مالی آسیب میبینند، تنازع برای بقا آغاز می گردد. هرکس تلاش میکند تا خود را به سطحی از دریای پرتلاطم برساند تا بتواند نفسی تازه کند. حال اگر در این میان این دریای پرتلاطم که جامعه نام دارد، دارای فرهنگهای خاصی باشد گذر از این تلاطمها تحت تاثیر این ابعاد فرهنگی قرار خواهند گرفت. به طور مثال اگر در جامعهای لباس من، برایم اعتباری کسب کند یا محل زندگیم در اعتماد دیگران به من تاثیر بگذارد یا جنسیت من در میزان حقوقم اثرات مهمی بگذارد یا ماشینم در فرصت شغلیم موثر باشند به صورت طبیعی این تنازع برای بقا شیوههایی متفاوت به خود میگیرد. چراکه برای بیشتر زنده ماندن باید روشی را برگزینم تا لباسهایم و محل زندگیم و جنسیتم و ماشینم نیز در این تلاشم برای زنده ماندن به من کمک کنند. همچنین همه ما میدانیم که وقتی هدف زنده ماندن است،سرعت اهمیتی بسیار مییابد. اگر من در دو ساعت به غذا دست پیدا کنم بسیار مهمتر و آرامشبخشتر است تا اینکه من بدانم که در ده ساعت آینده نیز نخواهم توانست به غذا دست بیابم.
نتیجه چه میشود؟
هر کس به هر طریقی به دنبال تنازع برای بقا میدود و در این میان برای بهبود وضعیت مالی خود، در ابتدا لباس و محل زندگی و ماشین و جنسیتش را بهبود میبخشد و به نمایش میگذارد نه دانش و خردش را! موضوع جالبیست،مگر نه؟! وقتی در جامعهای لباس من بیش از دانش من برایم اعتبار و ارزش تولید کند و منجر به بیشتر زنده ماندنم شود، اکثریتی همچون که برای بقا در این تلاطم اقتصادی هستند چه میکنند؟ لباسم را زیبا خواهم کرد!
حال میپرسید این موضوع چه ارتباطی به کودکان دارد؟!!
کلاسهای کودک نیز تاثیر پذیرفته از این وضعیت خواهند بود چرا که:
کودک بینوا که به عقیده عموم چیزی متوجه نمیشود و توان محک دانش مربی را ندارد!
لباس و ماشین مربی هم که اهمیت بیشتری نسبت به خرد و دانشش دارد!
پس این جامعه لبریز خواهد شد از مربیانی که دانشی در حوزه کودک ندارند اما تا بخواهید زیبا و خوش تیپ و دوست داشتنی هستند.
در حال حاضر مهدها و دورههای کودک بیش از هر زمان دیگر در جامعه حضور پررنگ دارند اما خروجی فرهنگی در حالت خوب و ایدهآل قرار ندارد.
کاملا مشهود است و همگی آگاهیم که انسانهای خوب و نازنینی نیز در این جامعه با دانش بسیار بالا در حال توسعه فرهنگ کودکان هستند و موسسه فرهنگی هنری باغ آینه وجود این بزرگواران را گرامی میدارد و به احترامشان تعظیم میکند. قصد از این مقاله آگاهی بخشی در جهت اندیشیدن بیشتر افراد عموم جامعه درباره کلاسهای کودکان است؛ کودکانی که یادگاران عشق ورزیدنها هستند و آیندگان این جهان.