- چرا همه ما در خانههایمان از ابزاریهای تکنولوژیک زیادی استفاده میکنیم؟
- چرا پزشکان از دستگاههای مدرن و هوشمند بهروزتری استفاده میکنند؟
- چرا روی بستههای غذایی نوشتن جملهی «بدون دخالت دست» اهمیت یافته است؟
- چرا کارخانهها و کسب و کارهای مختلف در تلاشند تا از فرایند اتوماسیون استفاده کنند؟
- چرا علوم انسانی در حال حرکت به سمت نوروساینس است و از تحقیقات علوم اعصاب بیش از پیش بهره میجوید؟
- چرا خرید از وبسایتها در حال گسترش هستند؟
- چرا گجتهای هوشمند هر روز بیشتر و بشتر میشوند؟ و چرا هر روز بیش از پیش طرفدار دارند و خریداری میشوند؟
بیگمان یکی از دلایل تمام این اتفاقها ضعف عملکرد انسان است.
در این نوشته برآنیم تا بررسی کنیم آیا انسان در دنیای معاصر در رقابت با رباتها شکست خواهد خورد؟ آیا مهارتهای انسان در این دنیای هوشمند به در خواهند خورد؟
موضوع شماره یک:
فرض کنید در یک فضای کاری مشغول به کار هستید و قرارست یک نیرو را آموزش دهید تا در کنار شما به کار مشغول شود. تمام آموزشها را برایش یادداشت کردهاید. هر روز اشکالاتش را متذکر میشوید و به صورت عملی یاد میدهید ک با کاغذها و کامپیوتر و وسایل چگونه کار کند تا کمتر دچار خطا شود. حال به سوالات زیر پاسخ دهید:
چند درصد احتمال میدهید که توضیحات شما را فراموش نکند؟
چند درصد احتمال میدهید که با شما لجبازی نکند و کار را همانطور که از او خواسته بودید، انجام دهد؟
چند درصد احتمال دارد که بر اثر خستگی، سردرد، بیماری، خشم و ناراحتی از دیگران و دلایل دیگر قسمتهای مختلف کار را فراموش نکند؟
وقتی جهان به سمت تخصصی شدن حرکت میکند، در ابتدا همه از شنیدن این موضوع خوشحال میشوند که هرکس در تخصص خود قرار دارد اما اندک اندک مشخص میشود که انسان در درجات بالاتر نمیتواند بدون خطای صفر به مسیر ادامه دهد.
موضوع شماره دو:
دروغ و خیانت، کار ربات نیست بلکه کار موجود شگفتانگیزی به نام انسان است. جالب آنست که هیچ انسانی دوست ندارد با انسانی کار کند که دروغ و خیانت از ویژگیهایش باشد. در این موضوع بسیار ساده و سریع و طبیعی، رباتها پیروز خواهند شد و همه یک ربات احمق و نادان را که با تعمیر ایراداتش برطرف میشود به یک انسان دروغگو و خیانتکار که حقیقت را میداند اما به خاطر منافعش به آن عمل نمیکند، ترجیح میدهند.
موضوع شماره سه:
فرض کنید یک کارخانه تولید ماکارونی دارید. هر بار به هر کارگر توضیح میدهید که ماکارونیها را اینگونه داخل دستگاه بریز و اینگونه لیبل محصول را بزن و بسیاری از موارد دیگر! ناگفته پیداست که حتی تخیل این موضوع نیز خسته کننده خواهد بود. چند بار به چند نفر میتوان توضیح داد؟
موضوع شماره چهارم:
در کنار موارد بالا، مفهوم زمان را نیز اضافه کنید. ارزشی که زمان در جهان تخصصی معاصر پیدا کرده است، آیا این اجازه را به انسانها میدهد که کاری را که میتوان تنها یک بار برای یک ربات طراحی کرد و دفعات بعد با کمترین خطا تحویل گرفت، به یک انسان بدهند که با خطاهای متفاوتی که در بالا نیز اشاره شد، روبهرو است؟
اگر شما بودید کدامیک را انتخاب میکردید؟
در پایان
برای همه ما این سوال مطرح است که پس اگر اینچنین است، انسان به چه دردی میخورد؟
پاسخ میتواند این باشد: انسان به درد خلاقیت و طراحی همین رباتها میخورد. انسان میتواند ساختارها را با خلاقیتی جدید طراحی کند. انسان میتواند ماشینهای غول پیکری بسازد که خانهها را با کمترین خطا جابهجا کنند، موبایلهایی بسازد که از اینسوی جهان با دیگری در آنسوی آبها ارتباط بگیریم، رباتهایی بسازد که تمام خانه را با کمترین آسیب جارو کنند و …. .
و همین انسان شاید بتواند رباتهایی طراحی کند که با کمترین خطا مدیریت را در دست بگیرند.
اما یک نتیجه ظریف از بحث بالا آنستکه شکایت از سرعت تکنولوژی درواقع شکایت از انسانست که متعهد باقی نمیماند و در لحظات مختلف بر اساس احساسات مختلف دچار ضعف و خطا میشود. اینجا یک تخیل تلخ اما حقیقی خود را نشان میدهد و آن اینکه تصور ازدواج یک انسان با یک ربات نه تنها غیرممکن نیست بلکه تصور رضایت انسانها از ازدواج با ربات قابل پیشبینی و متعهد بسیار معقول به نظر میرسد.
♦♦♦
** به صورت طبیعی این مقالات نوشته میشوند تا به ابعاد دیگری از داستانهای روزمره اشاره کنند . خوشحال خواهیم بود که شما نیز نظراتتان را با ما و دیگران به اشتراک بگذارید و ابعاد دیگری از موضوعات را به انسانها نشان دهید.
واقعیت برای هر شخص، برداشتی است که او از واقعیت دارد.