در تمام جوامع، انسانها مشاغل مختلفی را بر عهده میگیرند. برخی از مشاغل نیز پیرامون پرسشگری شکل میگیرند و با پرسشها، حقایق بسیاری را روشن میکنند. یکی از این مشاغل، روزنامهنگاری و فعّالان حوزهٔ مطبوعات هستند که مهمترین وظیفهٔ آنها در برابر حقیقت است؛ شغلی که هر آنچه را که جامعه یا زندگی روزمره را تحت تأثیر قرار دهد، به اطلاع انسانها میرساند.
مطبوعات میتوانند رویدادها را بررسی کنند، آنچه را که میبییند و میشنوند و صحت آن را کشف میکنند به همهٔ جهان اعلام کنند و اینگونه ما را از حقایق متنوعی که در جهان رخ میدهند، آگاه کنند و منجر به تصمیمگیریهایی بهتر، بحثهایی شفافتر، تأثیراتی گستردهتر شوند؛ این مسیر در نهایت به آشکار شدنِ بیعدالتیها، اعمال نادرست، مقصر یا مقصرین و حرکت مردم جامعه به سمت پیشرفت منجر میشود و کمک میکنند تا روزهای بهتر فرا برسند.
روزنامهنگاری؛ شغلی با پرسشهای عمیق
هر کدام از ما در لحظاتی از زندگی شبیه یک روزنامهنگار رفتار میکنیم که در جستجوی حقیقت است؛ فرزندی که میخواهد پس از سالها پدر واقعی خود را پیدا کند، مادری که میخواهد به صورت پنهانی دربارهٔ اعتیاد فرزندش تحقیق کند، زنی که در جستجوی اسناد خیانت شوهرش است، معلمی که میخواهد دانشآموز متقلب یا آزارگر را پیدا کند، پدری که میخواهد بفهمد آیا فرزندش دروغ میگوید؟ و ....
در بسیاری از همین لحظات یا پرسشهایی از که در ذهن داریم دیگران میپرسیم تا بالاخره پاسخی برایشان پیدا کنیم و یا پرسشها را در ذهن خود مطرح میکنیم تا بتوانیم به تنهایی به پاسخها برسیم.
در این پرسش و پاسخهای روزنامهنگارانه از چه ابزارهایی استفاده میکنیم؟
کشف و جستجوی اسناد غیرجعلی، افشای استدلالهای طرف مقابل، پرسیدنِ سؤالات کلیدی و مهم، کنار هم گذاشتنِ گزارشهای دقیق، گفتگو و پرسیدن مسائل از اطرافیان، تحقیقات عمیق، جستجوی منابع خبری در میان صفحات اجتماعی/پادکستها/وبلاگها/ مجلات و روزنامهها/ کتابها و .... همگی ابزارهایی هستند که برای کشف و بررسی بیامان حقایق، از آن بهره میبریم
روزنامهنگاری شهروندی چه تأثیری دارد؟
احتمالاً با اصطلاح «شهروندِ خبرنگار» آشنایی دارید. در حقیقت هر کدام از ما در زندگی روزمره به عنوان روزنامهنگارانی کوچک با پرسش سؤالاتی خاص، اجازه و فرصتِ اعمالِ ناآگاهانه یا انتخابهای غیرمسؤلانه را از انسانهای دیگر میگیریم و نشان میدهیم که «حواسمان هست» و همچنین از طرفی دیگر تمام پاسخهایی که به پرسشها داده میشود به همراه تمام اسناد موجود، بررسی و ثبت میکنیم و در حافظهٔ تاریخی خود ماندگار میکنیم تا بتوانیم حقیقت را بفهمیم و در قبال آن قضاوت درستی داشته باشیم.
ما به عنوان شهروندانِ خبرنگار، شکافهای ایجادشده توسط رسانههای خبری مختلف را بررسی میکنیم و دربارهٔ آنها نظر میدهیم؛ اینگونه در واقع منابع اطلاعاتی بیشتری تولید میکنیم و خبرها و دیدگاههای محلّی را نیز منتشر میکنیم؛ خبرهایی که حتی روزنامهها و ایستگاههای پخش محلی نیز قادر به دسترسی به آن نیستند چرا که در پنهانترین نقاط یک روستا، یک شهر یا یک کشور رخ میدهند.
اگر بخواهیم از زاویهای دیگر به این موضوع نگاه کنیم؛ انسانهای بسیاری در زندگی روزمره، در روابط عاطفی/شغلی/اجتماعی و ... به دلایل متفاوتی ترجیح میدهند تا حقایق را در تاریکی نگه دارند مثلاً برخی نمیخواهند:
- فرضیههای اساسی ذهنشان به چالش کشیده شود.
- قدرت یا محبوبیت یا شهرتشان را از دست دهند.
- با واقعیت روبهرو شوند.
- سودی را که از پنهان کردن حقیقت به دست میآورند، از دست بدهند.
- حوصله و توانِ تغییر مسیر اشتباه را ندارند.
- و ....
به همین دلیل از پرسشگران(چه شهروندان و چه خبرنگاران رسمی) بیزارند چرا که پرسشگری نیرویی اساسی برای روشن کردن چیزی است که کسی میخواهد در تاریکی نگه دارد.
تصوّر کنید در یک مدرسه از میان دانشآموزان تیمی از خبرنگاران، تشکیل شوند و حقایق مدرسه را در یک رسانه بینالمللی منتشر کنند و افراد حاضر در مدرسه و یا حتّی شاید خارج از مدرسه را به تیربارانی از پرسشها ببندند؛ در آن صورت گمان میکنید چه اتّفاقی رخ میدهد؟ معلّمان و مدیرانی که به این تیم دانشآموزیِ خبرنگار، رشوه میدهند یا آنها را تهدید میکنند یا از ایشان شکایت میکنند یا حتّی آنها را بیمار و نابود میکنند.
از طرفی دیگر در همین مثال، احتمالاً کارمندان بهتر کار میکردند، اولیا رضایت بیشتری داشتند زیرا تمام رازهای مدرسه را میدانستند و از همه مهمتر همهٔ افراد آن محیط هوشیارتر بودند زیرا اگر کاری اشتباه رخ میداد، یک خبرنگار یا روزنامهنگار آن اشتباه را پیدا میکرد و به تمام دنیا میگفت...
پس روزنامهنگاری نیروی اساسی برای رشد و حفظ تعادل در یک جامعه است
زیرا صدای همهٔ انسانها به گوش تمام افراد جهان میرسد حتّی صدای آنها که از ایشان بیزاریم.
سه مورد از تفاوتهای خبرنگاری با سایر مشاغل:
- تفاوت شماره 1: یک نویسنده داستانهایی را افشا میکند که موردپسند افراد جامعه است، یک کارگردان داستانهایی را میگوید که زیبا هستند، یک موسیقیدان آهنگی را مینوازد که گوشنواز است و ... ؛ اگرچه همهٔ مشاغل میتوانند بخشی از حقیقت را در خود داشته باشند امّا همهٔ مشاغل وظیفهٔ خدمت به حقیقت را ندارند و در افشاسازی، معیارهایی غیر از خدمترسانی کامل و همهجانبه به واقعیت و حقیقت نیز دارند.
- تفاوت شماره 2: اگر دقت کنیم برخی مشاغل شباهتهایی به خبرنگاری و روزنامهنگاری دارند؛ قاضی نیز در اتاق قضاوت مشغول به پرسش است، روانشناس نیز در اتاق مشاوره در جستجوی حقیقت است، پژوهشگر در کتابخانه، کتابها و اسناد را میکاود تا حقیقت را پیدا کند، بازرس یک شرکت در جستجوی حقیقت رفتارها را زیر نظر دارد و پلیس در جستجوی حقیقت صحنه جرم را نگاه میکند.
ولی یکی از تفاوتهای این مشاغل با مطبوعات آنست که همگی در محیطی مشخص و معین حضور پیدا میکنند و حقیقت را پیدا میکنند امّا خبرنگاری، فضایی از پیش تعیینشده ندارد؛ گاه برای فهم پاسخِ یک پرسش باید به یک روستای دورافتاده سفر کرد و با پیرترین مردِ آن روستا چند هفتهای زندگی کرد تا بتوان خاطرات زندگیش را ثبت کرد، گاه باید به جمع فروشندگان مواد مخدر رفت، گاه باید نقشِ معشوقهٔ یک انسان مشهور را بر عهده گرفت، گاه باید در خیابانها قدم زد و با عابران مصاحبه کرد، گاه باید در دادگاهها و زندانها حاضر شد تا فقط در چند لحظه بتوان پرسشهایی اساسی از مجرمان پرسید، گاه باید با یک مهندس صنایعغذایی درباره شیوههای تولید یک ماده غذایی در یک کارخانه صنعتی گفتگو کرد و .... - تفاوت سوم: در هر دو مورد، شغل خبرنگاری با شغل یک جامعهشناس همانندی فراوانی دارد؛ مشاغلی که زیر پوست جامعه را میشکافند و آن را مورد بررسی قرار میدهند.تفاوت خبرنگاری در آنجا نهفته است که خبرنگار میپرسد و پاسخها را پیدا میکند و آنها را توصیف و منتشر میکند امّا کار مهم برای یک جامعهشناس آنست که همچون یک پروژه به جستجوی علتها، تمام عوامل مؤثر، میزان تأثیرگذاری هر عامل و ... میرود.
◼️
و امّا پرسشِ این هفته:
بسیاری از افراد معتقدند که روزنامهنگاری، شغلی کاذب است که شیوهٔ پیشرفتهٔ «خالهزنکبازی» است. در اینجا پرسشی که میتواند حقیقت این حرف را به صورت خلاصه روشن کند، آن است که:
ارسال دیدگاه در این محتوا، فقط برای اعضای باغآینه امکانپذیر است.
عضویت در باغآینه، ساده و رایگان است و با عضویت در باغ میتوانید به بسیاری از محتواها دسترسی پیدا کنید.
همچنین اگر از عضویت در باغ، رضایت داشتید؛ میتوانید با خرید اشتراک به تمام دورهها و محتواهای اختصاصی باغ نیز دسترسی پیدا کنید.
اگر با باغآینه آشنا نیستید، پیشنهاد میکنیم به بخشهای زیر نگاهی بیندازید.