آیا مطالعهٔ پدیده «عشق» مهم است؟ فقط برای به یاد آوردن ضرورت بررسی این مفهوم و فهم تاثیرگذاریاش در زندگی هرکدام از ما، کافیست به حجم وقایع و محتواهایی که با موضوع عشق پیرامونمان را فرا گرفته است، نگاهی بیندازیم:
در طول تاریخ، جامعه بدون تکنولوژی یا بدون لباس وجود دارد اما حداقل در ۱۷۰ جامعه که عشق بررسی شده است، جامعه بدون عشق هرگز وجود نداشته است.
هر کدام از ما در دوره کودکیمان داستانها درباره عشق شنیدهایم و دیدهایم. سیندرلا، سفیدبرفی، زیبای خفته، خاله سوسکه، دیو و دلبر تنها نمونهای از آنها هستند. در دنیای معاصر بسیاری از انیمیشنها نیز پیرامون همین مفهوم ساخته میشوند مانند ؛ Up, Wall-E, ….
بسیاری از ما آن داستان شاهزاده سوار بر اسب سپید را در قصهها نه تنها شنیدهایم- این داستان اگرچه ریشه شرقی ندارد اما بسیاری از مردم جهان نه تنها آن را شنیدهاند- بلکه سالها آن قصه را به عنوان واقعیت هم پذیرفتهایم که؛ عاشق شبیه آن شاهزاده است که سوار بر اسب سپیدی میآید.
حتی اگر در کودکی با مفهوم عشق از طریق قصهها آشنا نشده باشیم و در زندگی خود این پدیده را ندیده باشیم، در نوجوانی و بزرگسالی ما اخبار و ستون مقالات روزنامهها و مجلات این پدیده را در جلوی چشم ما قرار خواهند داد.
تجاوزها، قتلها، اسیدپاشیها و خودکشیها که گاه بر پایه داستانهای عاشقانه رخ میدهند، وجهه دیگری از این مفهوم را نشان هر کدام از ما میدهند. بسیاری از دهه شصتیها در سالها پیش، پرونده ناصر محمدخانی فوتبالیست و شهلا جاهد یا پرونده سمیه شاهی و شاهرخ در گاندی تهران را به یاد دارند. حتی همین اواخر نیز پرونده رومینا .....
داستان به همینجا ختم نمیشود....
کتابهای ادبی و آثار هنری آنچنان لبریز از این مفهوم هستند که با یقین بالایی میتوان گفت بسیاری از شعرها و آوازها که در خاطرات خود با آنها رقصیدهایم یا آنها را خواندهایم و برایمان یاداور روزهای گذشته هستند، حول این مفهوم میچرخند. و این داستان فقط برای ما موجودان قرن بیست و دو نیست بلکه هزارههاست که آدمیان درگیر این موضوع شگفتانگیز هستند:
از رودکی که در قرن سوم هجری میگفت:
بوی جوی مولیان آید همی/ یاد یار مهربان آید همی
تا فریدون مشیری که میسرود:
بی تو مهتاب شبی
باز از آن کوچه گذشتم
تا فروغ فرخزاد که با صدای زنانهاش فریاد میزد که:
همه زخمهای من از عشق است ...
آنچنانکه بسیاری از داستانهای عشقی در ادبیات فارسی – و البته غیرفارسی- به گوش بسیاری از ما نامشان آشناست؛ از مثلث عشقی فرهاد و شیرین و خسرو تا لیلی و مجنون تا بیژن و منیژه و یا رومئو ژولیت.
بسیاری از ترانههایی که روزانه در گوش ما زمزمه میشوند؛ از «گل گلدون من» تا «دیگه عاشق شدن نازکشیدن فایده نداره» تا «شد خزان گلشن آشنایی » استاد بنان تا «در فکر تو بودم که یکی حلقه به در زد» تا «جان مریم یا نازنین مریم» محمد نوری تا «عاشقانه تنهاست» گروه چارتار تا بسیاری آهنگها که با آنها میرقصیم و میخندیم از موسیقی پاپ یا سنتی تا موسیقی سبک رپ تا اپرای کارمن. حتی بعضی رقصها نیز بر حول مفهوم عشق طراحی شدهاند مانند رقص تانگو.
به جز ادبیات و هنر، دیگر حوزههای خیال لبریز است از رویاهایی که بشر درباره «عشق» داشتهاند. حوزههایی چون افسانه و اسطوره سرشار از الههها و خدایانی هستند که یا خود عاشق میشوند یا بر عاشقی دیگران تاثیر گذارند؛ از الهه ونوس و آفرودیت تا خدای قدرتمندی چون زئوس.
اما همانطور که بالاتر نیز گفته شد، برخلاف تفکر برخی افراد، عشق فقط در حوزه خیال نیست بلکه قسمتهایی از واقعیت جامعه را نیز شکل میدهد. هر زمان که به سفر میروید، می توانید مناطق گردشگری که بر پایه عشق ایجاد شده ببینید.
در حقیقت شما پول میدهید که عاشقیها را از نزدیک به نظاره بنشینید؛ موزه سیمین و جلال در تهران یا بالکن خانم ژولیت که سالانه هزارنفر به آنجا سفر میکنند؛ جاییکه ژولیت با رومئو نامه رد و بدل میکردند یا حتی پُلهایی در کشورهای جهان که روی رودخانهها هستند و عاشقان در دیوارههای پل و نقاط اطرافش، قفلی میزنند و کلیدش را در آب میندازند تا نشانهای از عهدی طولانیمدت به جا بگذارند.
هنگام به کام
فرهنگدوست عزیز
عضویت در باغآینه، رایگان و سریع است و کافیست برای خودتان نام و رمز عبور تعیین کنید.
شما با عضویت در باغآینه، به بخشی از درسهای باغآینه دسترسی پیدا میکنید.
- برخی درسهای وزارت مطالعه ( * )
- برخی درسهای دمی پیش دانا ( * )
- برخی جلسات کتابخوانیها ( * ، * ، * )
- بسیاری از بخشهای موزهٔ انسانهای معمولی
- تمام بخشهای کافه پرسش
دوست عزیز؛
اگر با باغآینه آشنا نیستید و ترجیح میدهید درباره باغ بیشتر بدانید، میتوانید بخش درباره ما را مطالعه کنید یا به نظرات دانشجویان باغ، نگاهی بیندازید و دقیقتر به این پرسش فکر کنید که آیا باغآینه برای شما مناسب است یا نه؟
تمرین:
۱- هرکدام از اینها بخشی از ماجراهای عشقی هستند؛ گاه شعری عاشقانه از آن عشق به جا مانده و گاه جنایتی وحشتناک و گاه تصویری زیبا روی بوم و گاه ترانهای ماندگار. به نظر شما چگونه است که این عشق یکبار تبدیل به داستانی شاد با پایانی خوش میشود و گاه تبدیل به داستانی که غم از آن میچکد؟
۲- به نظر شما چه دلایل دیگری برای کسب آگاهی و مطالعه دربارهٔ عشق وجود دارد؟
۳- به جز قصهها و شعرها و ستون روزنامه و هرآنچه بالاتر گفته شد؛ چه حوزههای دیگری را میشناسید که عشق در آنها نفوذ کرده باشد؟
۴- قبل از اینکه به درسهای بعد بروید، یک داستان عاشقانه کوتاه که زاییده تخیل خود شما باشد بسازید و اینجا یادداشت کنید.
بعدها قرارست به این داستان برگردیم.
مسیر پیشنهادی باغ آینه برای خواندن مطالب دو واحد عشق