شما می‌توانید این درس را مطالعه نکنید و مستقیم وارد اشعار سهراب شوید امّا پیشنهاد باغ‌آینه آنست که این کار را نکنید! فهمِ کاملِ اشعار یک شاعر، بدونِ داشتنِ هیچ شناختی از زندگی و روحیّات او، کمی سخت است. در حقیقت ظرافت‌هایی در زندگیِ روزمرهٔ هر شاعر رخ می‌دهد که در شعر به صورت مستقیم اشاره نشده امّا دانستنش به فهم شعر و حال و هوای شاعر کمک فراوانی می‌کند.

اگر کسی شهر کاشان و کویرهایش را نشناسد، فهم برخی شعرها برایش ساده نخواهد بود. یا مثلاً مقایسه کنید شخصی را که با میوهٔ انار آشناست و شخصی دیگر که میوهٔ انار را ندیده است و حال اگر هر دو نفر این شعر سهراب را بخوانند، چه میزان از این شعر را متوجّه می‌شوند:

من اناری را می‌کنم دانه 

به دل می‌گویم

خوب بود این مردم،

 دانه‌های دلشان پیدا بود.

اگر بخواهیم شعر سهراب را به غیرفارسی‌زبان توضیح دهیم، میبایست که تمام این جزییات را نیز شرح دهیم امّا ز آنجا که در باغ‌آینه، در حال حاضر مخاطب ما تمام فارسی‌دانان جهان هستند؛ شاید لزومی به توضیح ایران و کویر و انار و ... نباشد امّا احتیاج است تا با قسمتی از زندگی خود سهراب سپهری بیشتر آشنا شویم و به او بیشتر نزدیک شویم. 

همانگونه که وقتی دوستی را از نزدیک می‌شناسیم و با او به مهمانی رفته‌ایم و روزها با او همدم شده‌ایم؛ شناختمان از او متفاوت است نسبت به دوستی که تا به حال او را ندیده‌ایم و فقط چند جمله از او را در جایی خوانده‌ایم.

زندگی سهراب سپهری

هدف ما در باغ‌آینه این نیست که روز و تاریخ تولد سهراب را بگوییم زیرا که بسیاری از این اطلاعات با یک جستجوی بسیار ساده یافت می‌شود بلکه تصمیمِ ما آنست که تمام خاطرات یا روزنوشت‌ها یا نامه‌ها و مصاحبه‌ها و مقالاتی که مرتبط با زندگی سهراب هستند و یافتنشان اندکی سخت است؛ در اینجا جمع کنیم و هر آنکه می‌خواهد تا سهراب را بشناسد، بتواند به تمام این محتواها به صورت کامل دسترسی داشته باشد.