در گذشته گمان میشد که کتابهای هیجانانگیز و داستانهای جنایی و ... برای کودکان مناسب نیست امّا با تحقیقاتی که در این زمینه انجام شد، مشخص شد که این باور عمومی صحت ندارد. از طرفی در برخی دورهها افراد گمان میکردند که بعضی کتابها مخصوص پسران و بعضی کتابها مخصوص دختران است؛ این باور نیز در تحقیقاتی که سالها بعد انجام شد، رد شد.
در اواخر دهه 1950، کتابداران متوجه مشکلی در مطالعه کودکان و بزرگسالان شدند: بیمیلی کودکان به مطالعه به خصوص در میان پسران.
آمار مطالعه در میان دختران بیش از پسران بود. پس پرسشی که مطرح شد آن بود که آیا رفتارهایی که در جامعه، خانواده و مدارس انجام میگردد؛ به گونهای غیرمستقیم «خواندن» را مخصوص زنان میداند یا برای پسران و دختران به طور مساوی و برابر، مطالعه را ترویج میدهد؟
این نگرانیها با گزارشهای مرکز ملی آمار آموزش و سایر مطالعات در سالهای اول قرن بیست و یکم، تشدید شد که نشان میداد دختران بهتر از پسران میخوانند.
اگرچه تحلیلگران بر این باور بودند که برتری دختران به دلایل تفاوتهای بیولوژیکی، تفاوتهای بلوغ و رشد و عوامل اجتماعی-فرهنگی است امّا درستی و قطعیت این تحلیلها در آن زمان اثبات نگردید.
رسانهها بحرانِ سوادِ مردان را اعلام کردند، زیرا دستاوردهای دختران به جای رویکردی به برابری جنسیتی، تهدیدی برای مردان بود.
در این زمان زنگِ خطر دربارهٔ دو موضوع به صدا در آمد:
- کلیشهسازی کتابها برای نقشهای جنسیتی که به شیوهها متفاوتی بروز پیدا میکرد برای مثال در بسیاری از کتابها مادران خانهدار، معلم، پرستار و ... بودند و قاتلان، مهندسان، خلبانان و ... پسران بودند. مثالی دیگر در این زمینه جداسازی کتابها با عناوینی همچون پسرها بخوانند، دخترها بخوانند و ... بود
- اجازه دادن به تعصب و انتظارات بزرگسالان برای تأثیرگذاری بر انتخاب کتابهای فرزندان در زمان خرید یا در خانه
با تغییر در محتوای کتابهای منتشر شده و افزایش تنوع مطالب و تصاویر در کتابهای کودک و نوجوان، این مشکل کاهش پیدا کرد. امروزه اکثر پسران بهتر از یک دههٔ قبل مطالعه میکنند و مطالعات بینالمللی نشان میدهد که در برخی از فرهنگها، پسران در مطالعه بهتر از دختران عمل میکنند.
شواهد اخیر نشان میدهد که کودکان به شدت تحت تأثیر محیط خود و انتظارات اجتماعی-فرهنگی[از جمله انتظارات معلم و والدین] قرار دارند و در محیطی که دیگران انتظارِ مطالعه از کودک و نوجوان داشته باشند، تمایل او به خواندن نیز افزایش مییابد. نتیجه بسیاری از مطالعات این نکته را تقویت میکند که بین میزان علاقهٔ کودک به مطالعه و نقش مدرسه و والدین در ایجاد این علاقه، همبستگی بسیار قوی وجود دارد.
چگونه میتوان به کتاب و کتابخوانی علاقهمند شد؟ | بخش سوم
اگرچه تحقیقی که بالاتر مطرح شد در دانشگاه لوئیزیانا و در سال 2007 بود امّا در سال 2011 تحقیقات دیگری در دانشگاه پوردو در هند نیز همان موضوعات را تأیید میکرد. این بار تحقیقات در هند بر روی 61 کودک پیش دبستانی کم درآمد در سنین 3 تا 5 سال متمرکز شده بود که نتایج آن در Early Child Development and Care منتشر شد. یافتههای این مطالعه، نشان میدهد که علاقهٔ یک کودک به مطالعه میتواند چیزهای زیادی در مورد رفتار آن کودک به ما بگوید.
در این تحقیقات نوشته شده است که «ما دریافتیم که کودکی که به فعالیتهای مرتبط با مطالعه علاقهمند است، بیشتر از انواع رفتارهای منفی و مخرب، رفتار مثبت و سازگارانه نشان میدهد. کودکان پیش دبستانی که از گذراندن وقت با یک کتاب خوب لذت میبرند، احتمالاً در کلاس درس بهتر رفتار می کنند.» یافتههای این گزارش نیز به صورت مجدد اثبات میکرد که دختران در مقایسه با پسران به کتاب و مطالعه علاقهٔ بیشتری دارند و در محیط نیز رفتار بهتری دارند.
اگرچه اندازه گیری علاقه به فعالیتهای مطالعه در سنین پایین دشوار است و میزان مطالعهٔ والدین بر رشد این علایق در کودکان تأثیرگذار است امّا این تحقیق علاقه کودکان را به مطالعه بر اساس گزارش والدین از علاقه و لذت کودک از نگاه کردن به کتاب یا خواندن توسط شخص دیگری و میزان درخواست کودک بر تکرار مطالعهٔ کتاب اندازه گیری کرده است و رفتار کودک را با استفاده از دو پرسشنامه متداول مورد ارزیابی قرار داده است که ویژگیهایی از جمله پرخاشگری، خودکنترلی در هنگام ناامیدی، مهارتهای اجتماعی و مشکلات توجه را بررسی میکرد.
نتایج نشان میدهد کودکانی که توسط معلمان به عنوان پرخاشگر ارزیابی شدند، علاقهٔ کمتری به مطالعه و فعالیتهای مرتبط داشتند. کودکانی که توسط معلمانشان برای مهارتهای اجتماعی قوی و مثبت رتبهبندی شدهاند، علاقهمندتر به مطالعه ارزیابی شدند.
همچنین این تحقیق تأییدی بر تحقیقات دیگر بود که محیط میتواند تأثیرات فراوانی در از بین بردن یا به وجود آوردن علایق کودکان نسبت به مطالعه باشد؛ در نتایج این تحقیق بین انتظارات والدین و علایق کودکان پیش دبستانی به مطالعه رابطه مثبت وجود دارد یعنی؛ هرچه والدین توجه و انتظار بیشتری نسبت به مطالعه نشان دهند، کودکان نیز علاقه بیشتری به مطالعه نشان میدهند.
به خاطر همین تحقیقات و نتایج آنهاست که ما نیز در این درسها به راهکارهایی میپردازیم که با تقویت محیط بتوانیم علاقه به کتاب و کتابخوانی را در میان کودکان و بزرگسالان افزایش دهیم.
تا اینجا به 14 راهحل برای تقویت محیط در ایجاد علاقه به کتاب و کتابخوانی پرداخته بودیم که شما میتوانید قسمت اول و دوم راهکارهای علاقه به کتابخوانی را مطالعه کنید.
هنگام به کام
فرهنگدوست عزیز
عضویت در باغآینه، رایگان و سریع است و کافیست برای خودتان نام و رمز عبور تعیین کنید.
شما با عضویت در باغآینه، به بخشی از درسهای باغآینه دسترسی پیدا میکنید.
- برخی درسهای وزارت مطالعه ( * )
- برخی درسهای دمی پیش دانا ( * )
- برخی جلسات کتابخوانیها ( * ، * ، * )
- بسیاری از بخشهای موزهٔ انسانهای معمولی
- تمام بخشهای کافه پرسش
دوست عزیز؛
اگر با باغآینه آشنا نیستید و ترجیح میدهید درباره باغ بیشتر بدانید، میتوانید بخش درباره ما را مطالعه کنید یا به نظرات دانشجویان باغ، نگاهی بیندازید و دقیقتر به این پرسش فکر کنید که آیا باغآینه برای شما مناسب است یا نه؟
تمرین:
- اگر قرار بود از میان کتابهایی که تا امروز خواندهاید؛ پنج تا ده کتاب را به دوستانتان(کودکان یا نوجوانان یا بزرگسالان) معرفی کنید که به نظرتان علاقه به کتابخوانی را افزایش میدهند، کدام کتابها را معرفی میکردید؟
- آیا این راهکارها را تا به حال انجام دادهاید؟ اگر انجام دادهاید چه احساسی نسبت به آنها داشتهاید و اگر انجام ندادهاید، چه مانعی را بر سر راه خود حس میکنید؟ آیا قضاوتهای جامعه یا خانواده، دلیل انجام ندادنشان است یا گفتگوهای درونی شما مانعتان میشود؟
مسیر پیشنهادی باغ آینه برای خواندن مطالب وزارت مطالعه
- آشنایی با وزارت مطالعه باغآینه و دورههای کتابخوانی
- آیا مفهوم «مطالعه» را متوجه شدهایم؟
- در باغآینه، کتابخوانی را از کجا شروع میکنیم؟
- چگونه میتوان به کتاب و کتابخوانی علاقهمند شد؟ | بخش اوّل
- چگونه میتوان به کتاب و کتابخوانی علاقهمند شد؟ | بخش دوم
- چگونه میتوان به کتاب و کتابخوانی علاقهمند شد؟ | بخش سوم
- سه بازی کتابخوانی از رابرت فیشر
- بازی با کتابنخوانها
- چرا پیوستن به گروههای کتابخوانی؟
- آیا در نقطهٔ صفر کتابخوانی هستید؟
- چگونه کتاب خوب را از کتاب بد تشخیص دهیم؟