شعر «غربت» | سهراب سپهری
مانند بسیاری از اشعار سهراب، بیانگر تنهایی خاصّ اوست. از آن نوع تنهاییها که اختیاری است و فراتر از پیدا نکردن یک همدم است. فراتر از مهاجرت از مکای به مکان دیگر است.
مانند بسیاری از اشعار سهراب، بیانگر تنهایی خاصّ اوست. از آن نوع تنهاییها که اختیاری است و فراتر از پیدا نکردن یک همدم است. فراتر از مهاجرت از مکای به مکان دیگر است.
ناگفته میدانید هر شاعری، زبانی دارد! شاید بتوان گفت که زبان هیچ شاعری، زبان رایجِ روزگارِ او نیست، افسوس که فعلاً نمیتوانم ثابت کنم والّا میگفتم : هر انسانی زبان خاصّ خودش را دارد!
حتماً شما هم در دورهای از زندگی، خود را با دیگری مقایسه کردهاید و از این مقایسهها، نتیجهای هم گرفتهاید! آیا به نظر شما، انسان خود را با خودش مقایسه کند بهتر است؟ یا خودش را با دیگران مقایسه کند؛ شایستهتر است؟
آیا مطالعهٔ پدیده «عشق» مهم است؟ فقط برای به یاد آوردن ضرورت بررسی این مفهوم و فهم تاثیرگذاریاش در زندگی هرکدام از ما، کافیست به حجم وقایع و محتواهایی که با موضوع عشق پیرامونمان را فرا گرفته است، نگاهی بیندازیم:
چگونه میتوان روزگارِ خود را نو کرد؟ آیا میتوانیم عینکی به چشم بزنیم که روزگار و زمانهٔ خود را به شکل متفاوتی ببینیم؟