logo
پیمان | نوجوانی ۳

 الان ما تقریباً تا 18 سالگی پیمان، 20 سالگی پیمان اومدیم. الان که فکر می‌کنم تا این سن از بودنم در دنیا خوشحالم. من هیچ وقت ناراحت از بودنم، نبودم. هیچ وقت هم تأسف نخوردم. چون همواره هر شانسی که تو زندگیم داشتم، استفاده کردم. هیچ شانسی را هدر ندادم که بگم اگر اون کار رو کرده بودم، الان اوضاعم خیلی فرق کرده بود. نه، هر شانسی که به من رو کرده بود، استفاده کردم.

و یه نکته جالب بهتون بگم که اصلا ًچه شد من اومدم از زبان انگلیسی خوشم اومد.
ما خونهٔ پدرمون خارج شهر کرج بود. یه سالی، یه سری از فامیلامون، یه خانواده‌ای بودن که اینا امریکا می‌رفتن و بچه‌هاشون از امریکا می‌اومدن و یه بار دخترشون اومده بودن که این دختر خانوم، انگلیسی خونده بود و انگلیسی حرف می‌زد و اینا. با پدرش انگلیسی صحبت می‌کرد.
من هیچی نمی‌فهمیدم ولی لذّت می‌بردم می‌دیدم که این خانوم، این دختر با پدرش انگلیسی صحبت می‌کرد. همینطوری که اینا حرف می‌زدن، من محو اینا می‌شدم، ببینم اونها چی می‌گن. خیلی خوشم اومد. این سال 1365 هست. سیزده- چهارده سالم بود. خیلی خوشم اومد از این نوع حرف زدن و انگلیسی به نظرم خیلی جذّاب اومد.
یادم هست که خوب درس خوندم. دوم راهنمایی بودم. بعد خواهر بزرگم -که می‌گم سمت مادری داره- جایزهٔ من چارصد تومن بود که پول شهریهٔ یه ترم کلاس زبان بود. چارصد تومن داد، من هم رفتم دادم شهریه کلاس زبان، آموزشگاه زبان طیرانی.
اونجا شروع کردم. اون موقع توی خیابون دکتر همایون بود. بعد اومد توی خیابون امیری. بعد هم جمع شد. من اونجا رفتم یه کلاسی هم بود و ثبت‌نام شدم. رفتم کلاس.
یه معلمی هم داشتم؛ میرآقا. که الان آموزشگاه زبان نصیر مالِ میرآقا هست.خب میرآقا اونجا معلم زبان بود و اون موقع آموزشگاه زبان نصیر رو نداشت. بعد خیلی عالی به من درس داد. من که علاقه درونی خودم داشتم رفتم و اونم خوب به ما درس داد و کار کرد. علاقهٔ من مضاعف شد. دیگه خودم رفتم تو فیلدشون.
1365 شروع کردم و رفتم به عنوان مبتدی و ترم یک و دو و اینا که بشینم زبان رو بخونم و 1369 دیپلم زبان رو من گرفتم. ببین 1369 یه اتفاق خیلی سادهٔ جوانی باعث شد که من بیام بروز زبان انگلیسی. خب من آموزشگاه زبان طیرانی می‌رفتم. از اول تا آخرش هم اونجا رفتم. دیگه آموزشگاهمو جای دیگه عوض نکرده بودم. آقای طیرانی -خدا رحمتش کنه، فوت کردن- چند ترم توی این سالها، معلّم من بود. من رو می‌شناخت. خب بعد من خودم خیلی علاقه داشتم، با علاقه می‌خوندم و همیشه یه شاگردِ خوب، من رو می‌شناخت. زمستون 1369 ما ترم دوازده رو با بچه های دیگه تموم کردیم که یکی از اون بچه‌ها، از بچه‌های کلاسِ زبانِ طیرانی و از دوستهای من آقای احمدی، الان هنوز با هم ارتباط داریم.

درود
هنگام به کام
فرهنگ‌دوست عزیز
عضویت در باغ‌آینه، رایگان و سریع است و کافی‌ست برای خودتان نام و رمز عبور تعیین کنید.
شما با عضویت در باغ‌آینه، به بخشی از درس‌های باغ‌آینه دسترسی پیدا می‌کنید.
همچنین اگر از عضویت در باغ، رضایت داشتید می‌توانید با خرید اشتراک به تمام نوشته‌های اختصاصی باغ نیز دسترسی پیدا کنید.
دوست عزیز؛
اگر با باغ‌آینه آشنا نیستید و ترجیح می‌دهید درباره باغ بیشتر بدانید، می‌توانید بخش درباره ما را مطالعه کنید یا به نظرات دانشجویان باغ، نگاهی بیندازید و دقیق‌تر به این پرسش فکر کنید که آیا باغ‌آینه برای شما مناسب است یا نه؟

آیا خواندن این محتوا برای شما مفید بود؟