logo
زنی عاشقِ خانواده | کودکی

من زنی عاشق هستم؛ عاشقِ خانواده. بچگی‌هامو که به یادم می‌آد به نظر من اون موقع خیلی به من خوش می‌گذشت. با این که پدرمون فوت کرده بود ولی ما احساس نمی‌کردیم اینو. من نمی‌دونم چرا؛ که مثلاً ما پدر نداریم آخه پس چرا؟ چرا همه دارن ما نداریم؟ یه بار هم نمی‌شد. اینو نمی‌گفتیم.

بعد دیگه از اونجا یادم می‌آد که فقط یک صحنه، یه صحنه خیلی کوچیک از پدرم به یادم می‌آد مثلاً یه چیزی بود تو خونه. ولی نه قیافه‌ش یادمه، نه مریضیش یادمه. با اینکه مریض بود، یه چند سال مریض بود و خوابیده بود، اونا هیچ کدوم یادم نمی‌آد. فقط می‌دونم که وجود داشت. فوتش یه ذره یادمه که فقط هیچی نفهمیدیم ها؛ فقط گفتن که مرده. دیگه مثلاً نه ختم رو دیدم و هیچی ندیدم من. هیچی یادم نیست.

فقط از اون موقع که مدرسه رفتم هفت سالگی، از اونجا قشنگ یادمه. رفتم مدرسه. خیلی هم دوست داشتم مدرسه رو. اونجا دوست‌های خیلی زیادی داشتیم. من بازی رو خیلی دوست داشتم مثلاً وسطی و طناب‌بازی و اینا رو. همیشه هم برنده می‌شدم یعنی خیلی. توی همون دوره ابتدایی قشنگ یادمه وسطی که بازی می‌کردیم، همش من پاس‌ها رو می‌گرفتم. کوچیک بودیم دیگه. دیگه از اونجا فقط یادمه. اولین تصویرام مال هفت سالگی به بعده. 

درود
هنگام به کام
فرهنگ‌دوست عزیز
عضویت در باغ‌آینه، رایگان و سریع است و کافی‌ست برای خودتان نام و رمز عبور تعیین کنید.
شما با عضویت در باغ‌آینه، به بخشی از درس‌های باغ‌آینه دسترسی پیدا می‌کنید.
همچنین اگر از عضویت در باغ، رضایت داشتید می‌توانید با خرید اشتراک به تمام نوشته‌های اختصاصی باغ نیز دسترسی پیدا کنید.
دوست عزیز؛
اگر با باغ‌آینه آشنا نیستید و ترجیح می‌دهید درباره باغ بیشتر بدانید، می‌توانید بخش درباره ما را مطالعه کنید یا به نظرات دانشجویان باغ، نگاهی بیندازید و دقیق‌تر به این پرسش فکر کنید که آیا باغ‌آینه برای شما مناسب است یا نه؟

آیا خواندن این محتوا برای شما مفید بود؟